(◕‿-) نفس های مامان(◕‿-)

الان كه وارد قسمت مديريت شدم ديدم يه تلگراف جديد برام اومده وقتي تلو باز كردم چشمام گررررررررررد شدن.اينجوري شوكه شدم به خدا...ديدم از مديريته اين بود تلگرافشون مدیر وبلاگ "علی خوشتیپ مامانشه " با سلام ؛ فضای وب محیطی است که اصولا هویت افراد در آن شناخته شده نیست؛ لذا امکان استفاده نامناسب از این بستر فراهم می گردد. به همین دلیل تیم نظارت سایت نی نی وبلاگ در راستای حفاظت و صیانت از آرامش کاربران خود به طور مستمر در حال رصد کردن فعالیت کاربران بوده و در صورت مشاهده تخلف اقدامات لازم را انجام می دهد. تیم نظارت سایت نی نی وبلاگ در قسمت نظرات آخرین مطلب ارسالی شما شاهد مواردی بود که منجر به سلب آسایش شما و ...

سلام دوستان نشده بود توي يه روز دوتا پست پشت سر هم بزارم.ولي دلم نيومد اين پستو نزارم ديشب كه برگشتيم تا سحر بيدار بوديم و با بابا حرف ميزديم.علي هم بيدار بود.باهامون سحري خورد و گفت ميخوام روزه بگيرم. البته روزاي قبل هم روزه ميگرفت ولي از نوع كله گنجيشكيش.10 وعده هم به جاي اون يه وعده ميخورد ولي امروز لب به هيچي نزد.روزشو كامله كامل گرفت.هر چي اصرارش كردم كه برات غذا درست كردم لب نزد.آب هم نخورد.فقط خونه همسايه حواسش نبوده ويه خورده آب و يه دونه چيپس خورده بود قسم ميخورد كه حواسم نبوده مامان.منم بهش گفتم اشكال نداره عزيزم.براي تو لازم نيست روزه بگيري ... باباش باورش نميشد كه هيچي نخورده ولي وقتي زبونشو نگاه كرد كه ...